درباره وبلاگ


فرصتی برای مشاهدۀ دوردست نزدیک
آخرین مطالب
پيوندها


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 101
بازدید کل : 184500
تعداد مطالب : 63
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

به سوی یگانگی
مکانی برای مشاهده دوردست نزدیک




مدتی این مثنوی تاخیر شد         روبَه چشم انتظاری شیر شد

آخرین مطالبی که در وبلاگم درج کرده بودم برای خودم هم سنگین بود. با خود می گفتم پس از این ها چه چیز جدیدی بگویم؟ چندین مطلب در آستانه تحریر قرار گرفتند ولی برای آن که مطلب زندگی پانتو گرافیک و مطلب پایان سال 91 را تحت شعاع قرار ندهند تایپ نشدند.

شما را به مطالعه آثار کریشنا مورتی و اکهارت توله دعوت کرده بودم. خود نیز مشغول هضم مطالب این دو بزرگوار بودم. مانند حشره ای بودم که در حال پوست اندازی است. می خواهد از قالب کهنه بیرون بیاید و بزرگتر شود.

امروز دیگر نه کتاب های کریشنا مورتی را توصیه می کنم و نه اکهارت توله و نه محمد جعفر مصفا. می دانید چرا؟ چون اکثر ما به دنبال دانایی هستیم و نه بینایی. ما دنبال چیزی می گردیم که برای مدتی ذهن ما را به خود مشغول دارد و از مواجه شدن با خود واقعی مان طفره رویم. در حالی که که کتب این سه استاد یاد شده مانند آیینه ما را به خودمان نشان می دهد و ما از همین فراری هستیم.

در این بین وضعیت کتب کریشنا مورتی قدری متفاوت است. چرا که بیشتر استعداد بد فهم شدن را دارند. بعضی از مطالب ایشان آن قدر خلاصه است که برای شرح ده صفحه از آن باید یک کتاب جداگانه تالیف کرد.

بگذریم ...

در مطلب قبل گفتم که من به عنوان انسان، چه چیزی نیستم. الان می خواهم بگویم به عنوان یک فرد از افراد جامعه چه جور موجودی هستم. نتیجه دانستن و تذکر این مطلب به خویشتن این است که متواضع و آرام می شویم. بادمان خالی می شود و احساس نیاز به «نمایش» از وجودمان رخت بر می بندد و در نتیجه راحت تر می توانیم با نظام خلقت هماهنگ شویم.

 

من شکست ناپذیر نیستم. من هم در مواقعی شکست می خورم.

من آسیب ناپذیر نیستم. من هم بعضی وقت ها در معرض آفات و آسیب ها قرار می گیرم.

من نسبت به فریب، واکسینه نیستم. من هم بعضی وقت ها گول می خورم.

من معصوم نیستم. من هم بعضی وقت ها اشتباه می کنم.

من قطب عالم امکان و مرکز ثقل هستی نیستم. من هم یکی هستم مثل بقیه.

افکار و ادراکات من محدود به حد من است. این محدودیت را می پذیرم.

بنا نبوده و نیست که عالم به میل من بچرخد. من خود را با نظام آفرینش هماهنگ می کنم.

من ویژه نیستم. پس منی در کار نیست. فقط او هست. تمام.



در آخرین دقایق سال نود این مطالب را می نویسم
امسال برای من دو خصوصیت داشت. یکی ان که در چهلمین سال عمرم به سر می بردم و دیگری این که امسال به مطالعه کتاب های محمد جعفر مصفا سپری شد.
مناسبت اول چندان اهمیتی ندارد چرا که خود به خود واقع می شود مهم آن است که شما نسبت به گذر ایام عمرت بی اعتنا نباشی. در آن صورت هر روز و هر هفته برای تو عید خواهد بود. اما مورد دوم یعنی مطالعه کتاب های مصفا بسیار حائز اهمیت است چرا که برای من مثل تشنه ای بود که به آب رسیده است. از وقتی که کتاب های او را شروع کردم تقریبا مطالعه سایر کتب را تعطیل کردم.
اکنون از این تصمیم راضیم و همه کسانی را که مطالب مرا می خوانند به اتخاذ این تصمیم فرا می خوانم.
شما اگر به دنبال یک سانحه دریائی، جزو گروه نجات یافتگان باشید، مهم نیست که کی و چگونه نجات یافتید. بالاخره به ساحل نجات رسیده اید و اگر جز غرق شدگان باشید، باز فرقی نمی کند در همان دقایق اول غرق شوید یا آن که پس از ساعت ها سرگردانی در دریا اسیر کوسه ها شوید.
مطالعه و دریافت مطالب مصفا یعنی خروج از گروه غرق شوندگان و دخول به جرگه نجات یافتگان.
اطرافیان من می دانند که اهل مبالغه نیستم و اگر در جائی غلیظ و شدید صحبت کردم حتما برای آن دلیل دارم. اکنون نیز برای این مطلب دلیل دارم. اما از آوردن دلایل خود می اجتنابم!
چرا که اگر کسی نخواهد وارد گروه مطالعه کنندگان آثار مصفا شود دلایل من او را سودی نخواهد بخشید و اگر کسی وارد این گروه شود، خود، درخواهد یافت و به دلایل من نیازی نخواهد داشت.
در عین حال اگر کسی لب مرز بود و احتیاج به مشوق داشت کافی است با بنده مکاتبه کند.
چند سال پیش که کتاب های دکتر وین دایر را مطالعه می کردم با خود می گفتم ای کاش مانند او را در ایران داشتیم. اکنون می گویم اگر مشتاق ملاقات با وین دایر هستید به ملاقات مصفا بروید گرچه مقایسه هیچ دو انسانی صحیح نیست بخوص وقتی حرفی برای گفتن داشته باشند.

.
برای بار چندم و مکرر در مکرر شما را به مطالعه آثار مصفا دعوت می کنم.

.
سال نود برای من بسیار سال خوبی بود چرا که با مصفا مأنوس بودم.

.
شما می توانید این موهب را در سال نود و یک نصیب خود کنید.
بنده نیز همواره برای درک بهتر کتب این مرد، در خدمت شما عزیزان هستم و هر کمکی از دستم برآید دریغ نخواهم کرد.
برای خود کاری کنید - اگر هنوز رمقی از نور الهی در شما باقی است.



صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد